ساقیا سایه ابر است و بهار و لب جوی
من نگویم چه کن ار اهل دلی خود تو بگوی
بوی یک رنگی از این نقش نمیآید خیز
دلق آلوده صوفی به می ناب بشوی
سفله طبع است جهان بر کرمش تکیه مکن
ای جهان دیده ثبات قدم از سفله مجوی
دو نصیحت کنمت بشنو و صد گنج ببر
از در عیش درآ و به ره عیب مپوی
شکر آن را که دگربار رسیدی به بهار
بیخ نیکی بنشان و ره تحقیق بجوی
روی جانان طلبی آینه را قابل ساز
ور نه هرگز گل و نسرین ندمد ز آهن و روی
گوش بگشای که بلبل به فغان میگوید
خواجه تقصیر مفرما گل توفیق ببوی
گفتی از حافظ ما بوی ریا میآید
آفرین بر نفست باد که خوش بردی بوی
ای صاحب فال. سورپرایز!
شما مدتی دراز است که منتظر پیامی از جانب یار هستید. به زودی از آسمان برایتان بستهای ارسال می شود که قرار است محتوای آن شما را سورپرایز کند. اما متاسفانه در میانه راه کفتربازی حرفه ای بسته شما را در آسمان غر میرود و شما همچنان ناکام و بی خبر می مانید.
توصیه ما این است که به جای این اداها، به فکر نان باشید که خربزه آب است. به زودی یک فروشگاه اینترنتی افتتاح میکنید و آنچنان زندگی شما رونق می گیرد که به جای اینکه منتظر پیغام یار باشید، خود یار با پای خودش می آید.